1 . حذف کردن
[فعل]

to delete

/dɪˈliːt/
فعل گذرا
[گذشته: deleted] [گذشته: deleted] [گذشته کامل: deleted]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 حذف کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: حذف کردن
مترادف و متضاد cross out eradicate remove add insert
  • 1.All names have been deleted from the report.
    1. تمام اسامی از گزارش حذف شده‌اند.
  • 2.Delete the word ‘it’ and insert ‘them’.
    2. واژه «آن» را حذف کنید و واژه «آنها» را وارد کنید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان