خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تبدار
2 . هیجانزده
[صفت]
delirious
/dɪˈlɪriəs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more delirious]
[حالت عالی: most delirious]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تبدار
هذیانگو، دچار هذیان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
هذیانگو
1.The patient's fever went up and she became delirious.
1. تب بیمار بالا رفت و دچار هذیان شد.
2
هیجانزده
مشعوف
1.The crowds were delirious with joy.
1. جماعت از خوشی مشعوف شده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
deliquesce
delinquent
delinquency
delineation
delineate
delirium
deliver
deliver the goods
deliverable
deliverance
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان