خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مردمی
[صفت]
democratic
/ˌdem.əˈkræt̬.ɪk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more democratic]
[حالت عالی: most democratic]
1
مردمی
دموکراتیک، [وابسته به حزب دموکرات]
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آزادیخواهانه
دموکراتیک
مردمسالار
1.Our last Democratic president was President Barack Obama.
1. آخرین رییس جمهور حزب دموکرات ما، رییس جمهور "باراک اوباما" بود.
2.We must accept the results of a democratic election.
2. ما باید نتایج یک انتخابات مردمی را بپذیریم.
تصاویر
کلمات نزدیک
democrat
democracy
demo
demiurge
demitasse
democratic party
democratically
democritus
demographic
demographics
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان