1 . سپرده 2 . بیعانه 3 . ودیعه (پول) 4 . رسوب 5 . به حساب بانکی گذاشتن 6 . رسوب کردن 7 . سپردن
[اسم]

deposit

/dɪˈpɑːzɪt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سپرده

معادل ها در دیکشنری فارسی: سپرده
مترادف و متضاد advance payment down payment
to make a deposit
سپرده‌گذاری کردن
  • Deposits can be made at any branch.
    در هر شعبه‌ای می‌توانید سپرده بگذارید [در هر شعبه‌ای می‌توانید پول واریز کنید].

2 بیعانه

معادل ها در دیکشنری فارسی: بیعانه
to pay a deposit on something
بیعانه برای چیزی پرداخت کردن
  • We paid a deposit on the car.
    ما برای آن اتومبیل بیعانه پرداخت کردیم.

3 ودیعه (پول) پول پیش

معادل ها در دیکشنری فارسی: پول پیش ودیعه
  • 1.If you damage the apartment, they’ll keep your deposit.
    1. اگر به آپارتمان صدمه بزنید، ودیعه شما را بر می‌دارند.
a deposit on something
ودیعه برای چیزی
  • We've put down a 5% deposit on the house.
    ما ودیعه‌ای 5 درصدی برای خانه پرداخت کرده‌ایم.
to get one's deposit back
پول پیش خود را پس گرفتن
  • You'll get your deposit back when all the bills have been paid.
    وقتی همه قبوض را پرداخت کرده باشید، پول پیش خود را پس خواهید گرفت.

4 رسوب انباشت، ته‌نشین

معادل ها در دیکشنری فارسی: رسوب
mineral/gold/coal... deposits
رسوب مواد معدنی/طلا/ذغال‌سنگ و...
  • fat deposits
    انباشت‌های چرب
[فعل]

to deposit

/dɪˈpɑːzɪt/
فعل گذرا
[گذشته: deposited] [گذشته: deposited] [گذشته کامل: deposited]

5 به حساب بانکی گذاشتن واریز کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: واریز کردن گرو گذاشتن
to deposit money
پول واریز کردن
  • 1. Millions were deposited in Swiss bank accounts.
    1. میلیون‌ها (دلار) به حساب‌های بانک سوئیس واریز می‌شد.
  • 2. You can withdraw and deposit money in any of our branches.
    2. شما می‌توانید در تمام شعب ما پول برداشت یا واریز کنید.

6 رسوب کردن ته‌نشین شدن

معادل ها در دیکشنری فارسی: رسوب کردن
to deposit something
چیزی رسوب کردن
  • Sand was deposited which hardened into sandstone.
    شن رسوب کرد و بعد از سفت شدن تبدیل به ماسه‌سنگ شد.

7 سپردن گذاشتن

معادل ها در دیکشنری فارسی: سپردن
  • 1.Guests may deposit their valuables in the hotel safe.
    1. مهمانان می‌توانند وسایل باارزش خود را در گاوصندوق هتل بگذارند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان