خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . با فرمانبرداری
[قید]
dutifully
/ˈdutifəli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
با فرمانبرداری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
از روی وظیفهشناسی
1.He told me to follow him, and I dutifully obeyed.
1. او به من گفت او را دنبال کنم و من با فرمانبرداری از او اطاعت کردم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
dutchman
dutchie
dutch white
dutch uncle
dutch people
duty period
duvet
dvd
dvd player
dwarf
کلمات نزدیک
dutiful
dutch treat
dutch courage
dutch
dusty
duty
duty officer
duty-bound
duty-free
duty-free shop
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان