Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . کارآیی
[اسم]
efficiency
/ɪˈfɪʃ.ən.si/
قابل شمارش
1
کارآیی
بازده، راندمان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بازده
بهرهوری
راندمان
عرضه
لیاقت
کارایی
1.fuel efficiency
1. راندمان سوخت
2.the efficiency of the public services
2. کارآیی خدمات عمومی
تصاویر
کلمات نزدیک
efficacy
efficacious
effete
effervescent
effervescence
efficient
efficiently
effigy
effloresce
effluent
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان