خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . طفره رفتن
[فعل]
to elude
/ɪˈlud/
فعل گذرا
[گذشته: eluded]
[گذشته: eluded]
[گذشته کامل: eluded]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
طفره رفتن
گریختن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حاشیه رفتن
طفره رفتن
مترادف و متضاد
avoid
escape
evade
1.The criminal has eluded the police for months.
1. مجرم ماه ها از پلیس طفره رفته است.
تصاویر
کلمات نزدیک
elucidation
elucidate
elt
elsie
elsewhere
elusive
elutriate
elver
elysian
emaciated
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان