خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اختلاس کردن
[فعل]
to embezzle
/ɪmˈbezl/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: embezzled]
[گذشته: embezzled]
[گذشته کامل: embezzled]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
اختلاس کردن
دزدیدن، بالا کشیدن (پول)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اختلاس کردن
مترادف و متضاد
misappropriate
steal
1.He was found guilty of embezzling $150 000 of public funds.
1. او متهم به اختلاس 150000 دلاری از خزانه عمومی شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
embers
embellishment
embellish
embedded
embed
embezzlement
embezzler
embitter
embittered
emblazoned
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان