Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . درگیر
[صفت]
embroiled
قابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
درگیر
گرفتار
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
embroil
embroidery stitch
embroidery needle
embroidery hoop
embroidery frame
embroilment
embrown
embryo
embryologic
embryologist
کلمات نزدیک
embroidery
embroidered
embroider
embrace
emboss
embryo
embryologist
embryology
embryonic
emcee
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان