خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حشرهشناسی
[اسم]
entomology
/ˌɛntəˈmɑləʤi/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
حشرهشناسی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حشرهشناسی
1.entomology is a vast field of study.
1. حشرهشناسی یک حوزه مطالعه گسترده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
entomologist
entity
entitlement
entitled
entitle
entourage
entrails
entrance
entrance exam
entrance fee
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان