Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . حق داشتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to entitle
/ɛnˈtaɪtəl/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: entitled]
[گذشته: entitled]
[گذشته کامل: entitled]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
حق داشتن
حق دادن
1.I'm entitled to apply for citizenship.
1. من حق درخواست دادن برای شهروندی را دارم.
تصاویر
کلمات نزدیک
entirety
entirely
entire
enticing
enticement
entitled
entitlement
entity
entomologist
entomology
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان