1 . تعادل
[اسم]

equivalence

/ɪˈkwɪvələns/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تعادل برابری، هم سنگی

معادل ها در دیکشنری فارسی: هم‌ارزی
formal
  • 1.There is no straightforward equivalence between economic progress and social well-being.
    1. هیچ برابری مستقیمی بین پیشرفت اقتصادی و رفاه اجتماعی وجود ندارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان