خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . همسر سابق
[اسم]
ex-wife
/ɛks-waɪf/
قابل شمارش
[جمع: ex-wives]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
همسر سابق
1.My ex-wife cheated on me with another man.
1. همسر سابقم با مردی دیگر به من خیانت کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
ex-service
ex-husband
ex-girlfriend
ex-directory
ex-boyfriend
exacerbate
exacerbation
exact
exacting
exactly
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان