خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بسیار خستهکننده
[صفت]
exhausting
/ɪgˈzɔː.stɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more exhausting]
[حالت عالی: most exhausting]
1
بسیار خستهکننده
به شدت خستهکننده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
توانفرسا
خستهکننده
طاقتفرسا
کمرشکن
1.I've had an exhausting day.
1. روز بسیار خستهکنندهای داشتهام.
تصاویر
کلمات نزدیک
exhausted
exhaust pipe
exhaust
exhale
exhalation
exhaustion
exhaustive
exhaustively
exhibit
exhibition
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان