خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کاسه چشم
[اسم]
eyesocket
/ˈaɪsɑːkɪt/
قابل شمارش
1
کاسه چشم
چشمخانه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
چشمخانه
حدقه
تصاویر
کلمات نزدیک
eyesight
eyeshadow
eyes pop out
eyes in the back of one's head
eyepiece
eyesore
eyewash
eyewitness
eyrie
f
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان