خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حکایت
[اسم]
fable
/ˈfeɪbl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
حکایت
داستان، حکایت اخلاقی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
افسانه
حکایت
1.a land rich in fable
1. سرزمینی غنی از لحاظ داستانی
2.Aesop’s Fables
2. حکایت های ازوپ
تصاویر
کلمات نزدیک
fab
f
eyrie
eyewitness
eyewash
fabled
fabric
fabric conditioner
fabricate
fabricated
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان