Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بافت
2 . پارچه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
fabric
/ˈfæbrɪk/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بافت
ساختار، تاروپود
formal
مترادف و متضاد
structure
1.Decay and neglect are slowly eating away at the building's fabric.
1. پوسیدگی و بیتوجهی کمکم دارد بافت ساختمان را از بین میبرد.
2
پارچه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پارچه
نسج
منسوج
مترادف و متضاد
cloth
material
textile
cotton fabrics
پارچههای کتان
تصاویر
کلمات نزدیک
fabled
fable
fab
f
eyrie
fabric conditioner
fabricate
fabricated
fabrication
fabulous
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان