1 . به زیر چیزی رسیدن
[فعل]

to fall below

/fɔl bɪˈloʊ/
فعل گذرا
[گذشته: fell below] [گذشته: fell below] [گذشته کامل: fallen below]

1 به زیر چیزی رسیدن کاهش یافتن

  • 1.The temperature has fallen below freezing again.
    1. (درجه‌ی) دما دوباره به زیر نقطه‌ی انجماد رسیده است.
  • 2.When the audience fell below two hundred a night, they closed the play.
    2. وقتی که تعداد حضار به زیر شبی 200 نفر رسید، آن‌ها اجرای آن نمایش را لغو کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان