خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به زیر چیزی رسیدن
[فعل]
to fall below
/fɔl bɪˈloʊ/
فعل گذرا
[گذشته: fell below]
[گذشته: fell below]
[گذشته کامل: fallen below]
صرف فعل
1
به زیر چیزی رسیدن
کاهش یافتن
1.The temperature has fallen below freezing again.
1. (درجهی) دما دوباره به زیر نقطهی انجماد رسیده است.
2.When the audience fell below two hundred a night, they closed the play.
2. وقتی که تعداد حضار به زیر شبی 200 نفر رسید، آنها اجرای آن نمایش را لغو کردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
fall behind
fall back on
fall away
fall asleep
fall apart
fall down
fall equinox
fall flat
fall for
fall guy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان