خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گربه
2 . گربهسان
[اسم]
feline
/ˈfiːlaɪn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گربه
[صفت]
feline
/ˈfiːlaɪn/
غیرقابل مقایسه
2
گربهسان
گربهمانند
معادل ها در دیکشنری فارسی:
گربهسان
1.They move with feline agility.
1. آنها به نرمی و چابکی گربهسان حرکت میکنند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
felicitations
feldgrau
felafel
feigning
feign
felis bengalensis
felis chaus
felis manul
felis serval
felis wiedi
کلمات نزدیک
felidae
felicitous
felicitation
felicitate
felicia
felix
fell
fella
fellow
fellow citizen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان