خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خشنود
[صفت]
flattered
/ˈflætərd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more flattered]
[حالت عالی: most flattered]
1
خشنود
خوشحال
1.I’m flattered that she wants my advice.
1. خشنود هستم که او مشورت [نظر] مرا می خواهد.
تصاویر
کلمات نزدیک
flatter
flatten
flatness
flatmate
flatly
flatterer
flattering
flattery
flatties
flatulence
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان