خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کفشک (ماهی)
2 . دست و پا زدن
[اسم]
flounder
/ˈflaʊndər/
قابل شمارش
1
کفشک (ماهی)
فلاندر
1.The flounder is used for food.
1. ماهی فلاندر به عنوان خوراکی مصرف می شود.
[فعل]
to flounder
/ˈflaʊndər/
فعل ناگذر
[گذشته: floundered]
[گذشته: floundered]
[گذشته کامل: floundered]
صرف فعل
2
دست و پا زدن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دست و پا زدن
تصاویر
کلمات نزدیک
flounce
flotsam
flotilla
flotation
floss
flour
flourish
flourishing
flout
flow
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان