Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . رو به رشد
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
flourishing
/ˈflərɪʃɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more flourishing]
[حالت عالی: most flourishing]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
رو به رشد
در حال ترقی، در حال پیشرفت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آباد
آبادان
مترادف و متضاد
thriving
1.Small flourishing companies would be harmed by an increase in the minimum wage.
1. شرکتهای کوچک رو به رشد با افزایش حقوق حداقلی آسیب میبینند.
تصاویر
کلمات نزدیک
flourish
flour
flounder
flounce
flotsam
flout
flow
flow chart
flower
flower arranging
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان