خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مسلط
[صفت]
fluent
/ˈfluː.ənt/
قابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مسلط
روان، فصیح
معادل ها در دیکشنری فارسی:
روان
سلیس
1.He speaks fluent Chinese.
1. او چینی روان صحبت میکند.
2.He's a fluent Russian speaker.
2. او سخن گوی مسلط روسی است.
3.She's fluent in French.
3. او به زبان فرانسه مسلط است.
تصاویر
کلمات نزدیک
fluency
flue
fluctuation
fluctuate
flu
fluently
fluff
fluffy
flugelhorn
fluid
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان