خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ساختار
2 . تشکیل
3 . سازند (زمینشناسی)
[اسم]
formation
/fɔːrˈmeɪʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ساختار
ساختمان، شکل
مترادف و متضاد
arrangement
configuration
pattern
2
تشکیل
شکلگیری، تاسیس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تشکیل
تکوین
شکلگیری
the formation of a new government
تشکیل یک دولت جدید
3
سازند (زمینشناسی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سازند
مترادف و متضاد
geological formation
تصاویر
کلمات نزدیک
format
formally
formalize
formality
formalist
formative
former
formerly
formic acid
formidable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان