خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برادرکشی
[اسم]
fratricide
/ˈfrætrɪsaɪd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
برادرکشی
خواهرکشی، خویشاوند کشی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
برادرکشی
تصاویر
کلمات نزدیک
fraternize
fraternity
fraternal twins
fraternal
frantically
fraud
fraud squad
fraudster
fraudulent
fraught
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان