خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جوش آوردن (از عصبانیت)
2 . از خجالت سرخ شدن
[عبارت]
to go red
/tuː goʊ rɛd/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جوش آوردن (از عصبانیت)
از عصبانیت سرخ شدن
1.Every time you mention his name, she goes red.
1. هر بار اسم آن مرد را میآوری، او جوش میآورد.
2
از خجالت سرخ شدن
از شرم سرخ شدن
1.She went red when her love came up and talked to her.
1. او از خجالت سرخ شد، وقتی عشقش آمد و با او صحبت کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
go public
go pear-shaped
go overboard
go over time
go over one's head
go rock climbing
go round
go round the bend
go running
go sailing
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان