Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . عجولانه
[قید]
hastily
/ˈheɪstəli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
عجولانه
شتابان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
با تعجیل
هولهولکی
شتابان
شتابزده
باعجله
عجولانه
مترادف و متضاد
hurriedly
1.He hastily changed the subject.
1. او عجولانه موضوع را عوض کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
hasten
haste trips over its own heels
haste makes waste
haste
hastate leaf
hastinapura
hastiness
hasty
hasty bitch brings forth blind whelps
hasty climbers have sudden falls
کلمات نزدیک
hasten
haste
hassock
hassle
hasidism
hasty
hat
hat off to someone
hat trick
hatch
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان