خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تاریخی
[صفت]
historic
/hɪˈstɔːr.ɪk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more historic]
[حالت عالی: most historic]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تاریخی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تاریخی
مترادف و متضاد
celebrated
momentous
notable
significant
insignificant
1.It was a historic moment when man first walked on the moon.
1. آن لحظهای تاریخی بود، وقتی انسان برای اولین بار روی ماه قدم برداشت.
historic buildings
ساختمانهای تاریخی
تصاویر
کلمات نزدیک
historian
histology
histogram
hiss
hispanic
historic event
historical
historical movie
historically
historicism
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان