خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کارمند دورکار (کار در خانه)
[اسم]
homeworker
قابل شمارش
1
کارمند دورکار (کار در خانه)
تصاویر
کلمات نزدیک
homework
homewards
homeward
hometown
homestead
homicidal
homicide
homily
homing device
homing pigeon
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان