1 . غیرعملی
[صفت]

impracticable

قابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 غیرعملی اجرا نشدنی، غیرقابل استفاده

معادل ها در دیکشنری فارسی: غیرقابل استفاده
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان