خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بچه کشی
[اسم]
infanticide
/ɪnˈfæntɪsaɪd/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بچه کشی
نوزاد کشی
1.These conditions lead to neglect, child abuse, and even infanticide.
1. این شرایط منجر به بی توجهی، کودک آزاری و حتی بچه کشی می شود.
تصاویر
کلمات نزدیک
infant school
infant formula
infant
infancy
infamy
infantile
infantry
infantryman
infarction
infatuated
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان