1 . عفونت
[اسم]

infection

/ɪnˈfek.ʃən/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 عفونت آلودگی

معادل ها در دیکشنری فارسی: عفونت
  • 1.a serious infection
    1. عفونت جدی
  • 2.a throat infection
    2. عفونت گلو
  • 3.risk of infection
    3. خطر عفونت
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان