1 . تخلف
[اسم]

infringement

/ɪnˈfrɪnʤmənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تخلف تعدی

معادل ها در دیکشنری فارسی: تخلف
  • 1.copyright infringement
    1. تخلف قانون حق نشر
  • 2.Even minor infringements of the law will be severely punished.
    2. حتی تخلفات کوچک قانون به سختی با مجازات رو به رو خواهد شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان