1 . تعامل
[اسم]

interaction

/ˌɪntəˈrækʃən/
قابل شمارش

1 تعامل فعل و انفعال، برهم‌کنش

معادل ها در دیکشنری فارسی: اندرکنش برهمکنش تعامل
  • 1.Social interaction
    1. تعامل اجتماعی
تصاویر
  •  تصویر interaction - دیکشنری انگلیسی بیاموز
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان