Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . مهاجم
[اسم]
invader
/ɪnˈveɪdər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مهاجم
حمله کننده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مهاجم
متعدی
متجاوز
1.They prepared to fight the invaders.
1. آنها آماده شدند تا با مهاجمان مبارزه کنند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
invade
inutility
inutile
inured
inure
invading
invaginate
invagination
invalid
invalidate
کلمات نزدیک
invade
inure
inundate
inuit
intuitively
invalid
invalidate
invalidity
invaluable
invariable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان