Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . بخشش
[اسم]
largess
/lɑːrˈdʒes/
غیرقابل شمارش
1
بخشش
سخاوت
مترادف و متضاد
gift
gratuity
liberality
1.She is noted for her largess.
1. او انسان سخاوتمندی است.
2.to dispense largess to the poor
2. بخشش کردن به فقرا
تصاویر
کلمات نزدیک
largeness
largely
large-scale
large soda
large intestine
largesse
largo
lariat
lark
larkspur
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان