Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . دیوانهوار
2 . دیوانه
3 . آدم احمق
[صفت]
loony
/ˈluni/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: loonier]
[حالت عالی: looniest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دیوانهوار
احمقانه
informal
1.He does have some pretty loony ideas.
1. او واقعاً ایدههای نسبتاً دیوانهواری دارد.
2
دیوانه
informal
مترادف و متضاد
crazy
1.Her brother’s a complete loony.
1. برادر او یک دیوانه تمامعیار است.
[اسم]
loony
/ˈluni/
قابل شمارش
3
آدم احمق
آدم دیوانه
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
loonie
looney
loon
looming
loom large
loony bin
loony toons
loop
loop around
loop gain
کلمات نزدیک
loon
looming
loom
looks
lookout
loop
loophole
loose
loose box
loose cannon
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان