خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بیشتر اوقات
[قید]
most of the time
/moʊst ʌv ðə taɪm/
غیرقابل مقایسه
1
بیشتر اوقات
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اغلب اوقات
بیشتر اوقات
غالب اوقات
1.I feel hungry most of the time.
1. من بیشتر اوقات حس گرسنگی دارم.
تصاویر
کلمات نزدیک
most iranians eat beef and veal.
most
moss
mosquito net
mosquito
most of them are commuters, like me.
most often
most would agree that
mostly
mot
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان