خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زیاد
2 . خیلی
3 . زیاد
4 . تمام و کمال
[ضمیر]
much
/mʌtʃ/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
زیاد
مترادف و متضاد
a lot
lots
plenty
few
little
not much
نه زیاد/نه خیلی
1. ‘Got any money?’ ‘Not much.’
1. «پول همراهت داری؟» «نه خیلی.»
2. "Is there any wine left?" "Not much."
2. «آیا شرابی باقی مانده است؟» «نه زیاد.»
to say much
زیاد حرف زدن
Peter didn't say much in the meeting.
"پیتر" در جلسه زیاد حرف نزد.
[قید]
much
/mʌtʃ/
غیرقابل مقایسه
2
خیلی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بسیار
خیلی
زیاد
مترادف و متضاد
a good deal
a lot
very much
بسیار زیاد/خیلی
I’m feeling very much better, thank you.
خیلی بهترم، ممنون.
much better/worse ...
خیلی بهتر/بدتر و...
1. That's a much better idea.
1. آن ایده خیلی بهتر است.
2. Your apartment is much bigger than mine.
2. آپارتمان تو خیلی بزرگتر از مال من است.
too much/much too
خیلی/زیادی
1. The other one was much too expensive.
1. آن یکی خیلی گران بود.
2. You worry too much.
2. تو زیادی نگران هستی.
much the same as
خیلی شبیه ... بودن
My new job is much the same as the old one.
شغل جدید من خیلی شبیه شغل قدیمیام است.
[تخصیص گر]
much
/mʌtʃ/
3
زیاد
خیلی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آنچنان
بسیار
زیاد
1.I'd love to come but I've got too much work.
1. من دوست دارم بیایم اما خیلی زیاد کار دارم.
2.I've had so much food.
2. من خیلی زیاد غذا خوردهام.
3.Much work remains to be done.
3. کار زیادی برای انجام دادن باقی میماند.
4.She doesn't earn much money.
4. او پول زیادی درنمیآورد.
as much ... as
هر چقدر ...
Take as much time as you like.
میتوانی هر چقدر زمان میخواهی داشته باشی.
so much ... that
آنقدر زیاد... که
There was so much traffic that we were an hour late.
آنقدر ترافیک زیاد بود که یک ساعت دیر کردیم.
much of the ...
بیشتر ...
I lay awake for much of the night.
من بیشتر شب را بیدار ماندم.
4
تمام و کمال
not much of a…
...تمام و کمال نبودن
1. I'm not much of a cook.
1. من یک آشپز تمام و کمال نیستم.
2. It's not much of a job, but it pays the bills.
2. شغل تمام و کمالی نیست، اما با آن پول کافی (برای مایحتاجم) درمیآورم.
تصاویر
کلمات نزدیک
mtv
mt
msc
ms.
ms
much-loved
much-maligned
muck
muck about
muck in
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان