خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مرور
2 . دانش
[اسم]
overview
/ˈoʊvərvjuː/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مرور
خلاصه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بررسی اجمالی
مرور
مترادف و متضاد
outline
review
summary
1.I'll just give you an overview of the job.
1. الان خلاصهای از کار برایت شرح خواهم داد.
2
دانش
تسلط
1.Having spent some time there, she had a good overview of the market.
1. به خاطر گذراندن مدت زمانی در آنجا، او دانش خوبی درباره بازار داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
overvalue
overuse
overturn the original verdict
overturn
overture
overweening
overweight
overwhelm
overwhelmed
overwhelming
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان