خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جا خالی دادن
2 . طفره رفتن (از پاسخ به سؤال)
[فعل]
to parry
/ˈpæri/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: parried]
[گذشته: parried]
[گذشته کامل: parried]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
جا خالی دادن
مترادف و متضاد
deflect
1.He parried a blow to his head.
1. او از یک ضربه به سرش جا خالی داد.
2
طفره رفتن (از پاسخ به سؤال)
مترادف و متضاد
fend off
1.She parried all questions about their relationship.
1. او از تمام سؤالات درباره رابطهشان طفره رفت.
تصاویر
کلمات نزدیک
parrotlike
parrot
parquet
paroxysm
parole
parse
parsimonious
parsimony
parsis
parsley
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان