Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . طوطی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
parrot
/ˈpærət/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
طوطی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
طوطی
1.Parrots can be trained to copy human speech.
1. به طوطی ها می توان آموخت که صحبت های انسان ها را تقلید کنند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
parmesan
parlour
parlor
parky
parking zone
parsley
parsnip
part
part-time
partake
کلمات نزدیک
parquet
paroxysm
parole
parody
parochial school
parrotlike
parry
parse
parsimonious
parsimony
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان
