خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . هلاک شدن
[فعل]
to perish
/ˈpɛrɪʃ/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: perished]
[گذشته: perished]
[گذشته کامل: perished]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
هلاک شدن
مردن، نابود شدن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تلف شدن
هلاک شدن
formal
مترادف و متضاد
die
expire
fall
live
survive
1.Custer and all his men perished at the Little Big Horn.
1. "کاستر" و همه افرادش در نبرد "لیتل بیگ هورن" هلاک شدند.
2.Unless the plant gets water for its roots to absorb, it will perish.
2. اگر گیاه آب برای ریشههایش جذب نکند میمیرد.
3.We are trying to make sure that democracy will never perish from this earth.
3. ما در تلاشیم تا مطمئن شویم که دموکراسی در کره زمین نابود نشود.
تصاویر
کلمات نزدیک
periscope
periphery
peripherals
peripheral
peripatetic teacher
perishable
perishables
peritoneum
periwinkle
perjure
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان