Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . ذات‌الریه
[اسم]
pneumonia
/nuːˈmoʊniə/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ذات‌الریه
سینه پهلو
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ذات‌الریه
سینه‌پهلو
1.She died from bronchial pneumonia.
1. او از برونشیت ذات‌الریه مرد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
pneumonectomy
pneumoencephalogram
pneumocytosis
pneumocystis pneumonia
pneumocystis carinii pneumonia
pneumonic
pneumonic plague
pneumonitis
pneumonoconiosis
pneumothorax
کلمات نزدیک
pneumatic drill
pneumatic
pmt
pms
pm
po
po box
po box number
poach
poacher
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان
