خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پابرجا بودن
2 . چیره شدن
[فعل]
to prevail
/prɪˈveɪl/
فعل ناگذر
[گذشته: prevailed]
[گذشته: prevailed]
[گذشته کامل: prevailed]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
پابرجا بودن
رواج داشتن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حکمفرما بودن
رواج داشتن
غالب شدن
formal
1.A friendly atmosphere prevailed among members of the team.
1. جوی دوستانه بین اعضای تیم رواج داشت.
2.This attitude still prevails among the middle classes.
2. این دیدگاه همچنان بین طبقات اجتماعی متوسط پابرجاست.
2
چیره شدن
غلبه کردن، غالب شدن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
غلبه کردن
formal
مترادف و متضاد
triumph
1.Justice will prevail over tyranny.
1. عدالت بر استبداد چیره خواهد شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
pretzel
pretty much
pretty little girls
pretty
pretext
prevailing
prevailing wind
prevalence
prevalent
prevaricate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان