خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حرف دو پهلو
[اسم]
prevarication
/prɪˌværɪˈkeɪʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
حرف دو پهلو
دروغ
مترادف و متضاد
deviation from the truth
lying
1.She accused him of prevarication.
1. او مرد را متهم به دروغ گویی کرد.
2.The report was full of lies and prevarications.
2. گزارش پر از دروغ و حرف های دو پهلو بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
prevaricate
prevalent
prevalence
prevailing wind
prevailing
prevent
prevent infection
preventable
preventable diseases
prevention
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان