خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کشیش ارشد
2 . نخستیسان (جانورشناسی)
[اسم]
primate
/ˈpraɪmeɪt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کشیش ارشد
اسقف اعظم
2
نخستیسان (جانورشناسی)
نخستی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نخستیسانان
1.Primates use their hands for such tasks as swinging from branches.
1. نخستیسانان از دستهایشان برای انجام کارهایی مانند تاب خوردن از شاخه درختان استفاده میکنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
primary stress
primary school
primary industry
primary health care
primary election
prime
prime minister
prime number
prime time
primer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان