خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برخوردار (از امتیاز، حق و...)
2 . مفتخر
[صفت]
privileged
/ˈprɪvəlɪdʒd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more privileged]
[حالت عالی: most privileged]
1
برخوردار (از امتیاز، حق و...)
دارای منفعت، ویژه، ممتاز
disapproving
1.Those in authority were in a privileged position.
1. آنهایی که مسئول بودند، موقعیت ویژهای داشتند.
2
مفتخر
مترادف و متضاد
honoured
1.We are privileged to welcome you as our speaker this evening.
1. ما مفتخریم که به شما بهعنوان سخنگوی امشبمان خوشامد بگوییم.
تصاویر
کلمات نزدیک
privilege
privet
privatize
privatization
privation
privy councilor
prize
prize-giving
prizefight
prizewinner
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان