خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به طور رسمی اعلام کردن
[فعل]
to proclaim
/prəˈkleɪm/
فعل گذرا
[گذشته: proclaimed]
[گذشته: proclaimed]
[گذشته کامل: proclaimed]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
به طور رسمی اعلام کردن
رسما بیان کردن، علنا اظهار کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اعلام کردن
formal
مترادف و متضاد
declare
1.The president proclaimed a state of emergency.
1. رئیس جمهور وضعیت بحرانی اعلام کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
processed cheese
process cheese
process
proceed
procedure
procure
prodigious
produce
product
production
کلمات نزدیک
processor
procession
processing
processed food
processed
proclamation
proclivity
procrastinate
procrastination
procrastinator
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان