[اسم]

proclivity

/proʊˈklɪvəti/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تمایل گرایش، میل

مترادف و متضاد inclination tendency
  • 1.a proclivity for hard work
    1. تمایل به کار سخت
  • 2.The child has a proclivity for exaggeration.
    2. این کودک گرایشی به مبالغه دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان